مجله "IPG" به زبان آلمانی ،در تاریخ 23 ژانویه 2015 ،متن
مصاحبه جدیدی را از "ز.برژینسکی"، منتشر کرده است که درزیر می خوانید:
"آسیب رسانی روسیه به سیستم جهانی متوقف
خواهد شد"!
"- با تهاجم روسیه به اوکرایین ، قدرت
نمایی های "داعش" و ابراز وجود فزاینده چین ، آیا می توان گفت که :"دوران
پس از جنگ سرد"، در سال 2014 به پایان رسید؟
برژینسکی:- زمان پس از جنگ سرد در واقع یک
"دوران" نبود.بلکه گذاری بود تدریجی از یک جنگ سرد دوجانبه به یک نظم
جهانی پیچیده ،که در آن هم نهایتا دو قدرت بزرگ درگیرشده اند.کوتاه سخن ، این
آمریکا وچین هستند که به عنوان محور این نظم نو نقش مهمی ایفا می کنند. رقابت چین
و آمریکا لاکن تحت تاثیر دو واقعیت ، با جنگ سرد گذشته متفاوت است: اول این که
هردوطرف فاقد تمایلات افراطی ایدئولوژیک اند و دیگر آن که هر دو حقیقتا به یکدیگر
وابسته اند.
-آیا رژیم ولادیمیر پوتین قادر است مدت طولانی
با وجود قیمت نازل مواد سوختی و تحریم ها به حیات خود ادامه دهد؟ سقوط بیشتر
اقتصاد روسیه چه خطراتی رامی تواند پدید آورد؟
-البته این خطر وجود دارد که پوتین یک مرتبه
تصمیم به جنگ بگیرد و یک بحران فراگیر بین المللی را موجب شود که به شکل تازه ای
از درگیری سریع شرق و غرب بیانجامد.این احتمال هست که او در داخل تعادلش را از دست
دهد و از یک جنگ چریکی در مقابل غرب که امکان نوعی پاپس گذاشتن از آن ، هرزمان
میسر است، به یک جنگ تمام عیار روی آورد.چگونگی خروج از چنین وضعی مسلما قابل پیش بینی
نیست ولی درهر صورت برای روسیه عواقب ویرانگری در پی خواهد داشت. در صورت ادامه
روند فروپاشی اقتصاد روسیه و موفقیت غرب در بازداشتن پوتین از بکارگیری زور، یافتن
یک راه حل قابل قبول امکان پذیر است. این به نوبه خود در گرو توجه غرب به
نگرانی اوکرایین در برقراری ثبات در این کشور است.
-چه اتفاق غیر منتظره ای ممکن است در سال 2015
جهان را غافلگیر کند؟
- ممکن است در همین روسیه بار دیگر یک اعتماد به
نفس لیبرالی طبقه متوسط، احتمالا با رهبری دیمیتری مدودف در صحنه حاضر شود و در شکل
دهی سیاست داخلی وخارجی کشور نقش مهمی ایفا کند. این طبقه متوسط، ماجراجویی و
شوینیسم ملی را که با بازگشت دوباره پوتین به قدرت ، عمدا رشد داده شد، خواهد
زدود...طبقه متوسط روسیه می خواهد در جامعه ای چون جوامع اروپای غربی زندگی
کند.روسیه ای که به تدریج به سمت غرب متمایل می شود، دیگر روسیه ای نخواهد بود که
به سیستم بین المللی آسیب می رساند.
- شی جین پینگ ، رئیس جمهور چین به بهانه مبارزه با فساد، به قدرت خود می افزاید
واو بیش ازرهبران پیشین ، پس از دن سیا پینگ، قدرت را در دست های خود متمرکز کرده
است.آینده او را چگونه می بینید ؟
- قدرت در چین به طور غیر رسمی تعریف می شود
وواقعیت های سیاسی بیش از قانون اساسی آن را محدود می کنند. از این رو مشکل می
توان گفت که آقای "شی" بیش از دیگر رهبران چین ، پس از دن سیاپینگ، از
قدرت بهره مند است.شخصیت او قطعا دلهره آور است و در عرصه بین المللی هم بی تردید
فعال تر از برخی اسلاف خود ظاهر می شود...اما اگر منصفانه بنگریم ، می بینیم که
غول فساد هیچگاه چون این چند سال اخیر در چین مساله ای مبرم نبوده است...
-آیا آمریکا پس از عقب نشینی نظامی از عراق و
افغانستان وارد فاز"به خود مشغولی" در شکلی از انزوا ، نشده است؟
- من چنین فکر نمی کنم. واقعیت آن است که در اثر
تقسیم قدرت در جهان ، وضعیتی پدید آمده است که دیگر آمریکا هژمونی مطلق را در دست
ندارد. آمریکا حال باید این را درک کند که جهان امروز بسیار بغرنج است. علت گسترش
درگیری ها در خاورمیانه اکنون بیش از دخالت های آمریکا ، متوجه بنیادگرایان مذهبی
است. در چنین وضعیت انفجاری باید به علایق ملی کشورهایی چون ترکیه ، ایران،
عربستان سعودی، مصر و اسرائیل توجه بیشتر داشت و نباید اجازه داد که تنها منافع
یکی از آن ها مورد حمایت آمریکا قرار گیرد".
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر