نوروزتان خجسته !


اون قدیما، چند روز به سال تحویل مونده ، گل فروش های دوره گرد با جعبه هایی شبیه عکس بالا، توی کوچه و خیابون راه می افتادند تا تو باغچه خونه ها گل های بنفشه، میمون و مینا بکارند و با چندرغازدرآمدش مرهمی به زخم دل شب عید خود و خانواده  بزنند. ما هم با دوتا باغچه تو حیاط ،مشتری هر ساله شون بودیم. یک روز بابام یکی از این دوره گردها رو صدا کرد ولی گلهاشو نپسندید و جوابش کرد که بره. مرد بیچاره ولی التماس می کرد که ازش گل بخریم .بالاخره ناله مردفقیر واصرار من ، دل پدرم را به رحم آورد. همون سال اتفاقا شعر معروف صادق سرمد هم از مشق های شب عید مدرسمون بودکه به همراه بنفشه های توی باغچه از اون به بعد به هفت سین خاطرات شب عیدم اضافه شدند:
...هیچ دانی که چه  گوید به تو این تازه بهار/ هر سحرگه  که  نسیمش  به گل  و لاله  وزید؟
ای خوش آن عید کزآن شاه و گداخوش باشند/ که چنین عید سعید است و جز این نیست سعید!  

۲ نظر:

ناشناس گفت...

آقاجان عید الان یک سال است که تمام شده.نزدیک عاشورائیم.نمیخوهی مطلب جدیدی بنویسی؟

Khosro Sadri گفت...


هر روزمان نوروز است!